اخذ مجوز از موسسه استنادی و پایش علم و فناوری جهان اسلام در تاریخ 1 اسفندماه 1402
اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شماره ثبت 87510 مورخ 1399/11/06
فصلنامه " تحقیقات نوین میان رشته ای حقوق" در سیویلیکا نمایه میشود.
فصلنامه " تحقیقات نوین میان رشته ای حقوق" در magiran نمایه میشود.
فصلنامه " تحقیقات نوین میان رشته ای حقوق" در SID نمایه میشود.
فصلنامه " تحقیقات نوین میان رشته ای حقوق" در پرتال جامع علوم انسانی نمایه میشود.
دسترسی آزاد به مقالات فصلنامه " تحقیقات نوین میان رشته ای حقوق
COPE
سامانه مشابهت یاب علمی ( سمیم نور)
سامانه مشابهت یاب علمی ( ایرانداک)
نقش علوم عصب شناسی در تقویت علم قاضی در دادرسی های کیفری
دوره و شماره : آماده انتشار
1 استادیار حقوق کیفری و جرم شناسی موسسه آموزش عالی رشدیه، تبریز، ایران.
2 کارشناس ارشد حقوق خصوصی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز.
چکیده :
پیشرفتهای علوم اعصاب و ظهور حوزه حقوق عصب شناختی تأثیر عمیقی بر نظامهای دادرسی داشته و امکان بهرهگیری از فناوریهایی مانند تصویربرداری عملکردی مغز و نوار مغزی را در ارزیابی قصد مجرمانه، میزان مسئولیت کیفری و تشخیص صداقت شهود و متهمان فراهم ساخته است. یافتهها نشان میدهد که دادههای این علوم میتوانند به کاهش خطاهای قضایی و ارتقای استانداردهای دادرسی عادلانه کمک نموده و در فرآیند احراز حقیقت و ایجاد قناعت وجدان برای قاضی مؤثر باشند. با این حال، ابهام در تفسیر دادههای تصویربرداری عصبی و احتمال نقض اصل بیطرفی قضات، چالشهای این مساله محسوب میشود. تحلیل تطبیقی استانداردهای حقوقی بینالمللی نشان میدهد که پذیرش یافتههای علوم اعصاب مستلزم قابلیت بازتولید تجربی، نرخ خطای پایین و پذیرش در جوامع علمی معتبر است. نتایج پژوهش حاضر بر این امر تأکید دارد که هرچند دادههای علوم عصب شناسی می توانند در ایجاد علم قاضی نقش موثری ایفا کنند، اما نمیتوانند به تنهایی بهعنوان ادله مستقل و قطعی در دادرسی کیفری مورد استفاده قرار گیرند، بلکه باید در قالب امارات قضایی و نظریه کارشناسی در کنار سایر ادله سنتی مورد ارزیابی قرار گیرند. پذیرش این یافتهها در نظام حقوقی ایران نیازمند تدوین چارچوبهای قانونی شفاف، اصلاح رویههای قضایی و ارتقای دانش تخصصی قضات و وکلا است تا از سوءاستفادههای احتمالی و تفاسیر نادرست جلوگیری شود.
پیشرفتهای علوم اعصاب و ظهور حوزه حقوق عصب شناختی تأثیر عمیقی بر نظامهای دادرسی داشته و امکان بهرهگیری از فناوریهایی مانند تصویربرداری عملکردی مغز و نوار مغزی را در ارزیابی قصد مجرمانه، میزان مسئولیت کیفری و تشخیص صداقت شهود و متهمان فراهم ساخته است. یافتهها نشان میدهد که دادههای این علوم میتوانند به کاهش خطاهای قضایی و ارتقای استانداردهای دادرسی عادلانه کمک نموده و در فرآیند احراز حقیقت و ایجاد قناعت وجدان برای قاضی مؤثر باشند. با این حال، ابهام در تفسیر دادههای تصویربرداری عصبی و احتمال نقض اصل بیطرفی قضات، چالشهای این مساله محسوب میشود. تحلیل تطبیقی استانداردهای حقوقی بینالمللی نشان میدهد که پذیرش یافتههای علوم اعصاب مستلزم قابلیت بازتولید تجربی، نرخ خطای پایین و پذیرش در جوامع علمی معتبر است. نتایج پژوهش حاضر بر این امر تأکید دارد که هرچند دادههای علوم عصب شناسی می توانند در ایجاد علم قاضی نقش موثری ایفا کنند، اما نمیتوانند به تنهایی بهعنوان ادله مستقل و قطعی در دادرسی کیفری مورد استفاده قرار گیرند، بلکه باید در قالب امارات قضایی و نظریه کارشناسی در کنار سایر ادله سنتی مورد ارزیابی قرار گیرند. پذیرش این یافتهها در نظام حقوقی ایران نیازمند تدوین چارچوبهای قانونی شفاف، اصلاح رویههای قضایی و ارتقای دانش تخصصی قضات و وکلا است تا از سوءاستفادههای احتمالی و تفاسیر نادرست جلوگیری شود.
کلمات کلیدی :
علوم عصب شناسی، ادله اثبات دعوا، علم قاضی، حقوق عصب شناختی، دادرسی کیفری.
علوم عصب شناسی، ادله اثبات دعوا، علم قاضی، حقوق عصب شناختی، دادرسی کیفری.